داستان: یک روز جغله به همراه خواهرش از پارک به خونه بر میگشتن ، برای اینکه از خیابان عبور کنن رفتن و رفتن تا رسیدن به خط کشی عابر پیاده. اما ماشین ها با سرعت رد میشدند! جغله گفت مگر اینجا خط کشی نیست، پس چرا ماشین ها انقدر با سرعت رد میشن؟! مگه مامان و بابا نگفته بودن که تا سبز شدن چراغ عابران پیاده و قرمز شدن چراغ برای ماشین ها باید صبر کنید! ، اونها منتظر موندن تا چراغ عابر پیاده سبز بشه بعد از روی خطکشی عبور کردند و رفتن اونطرف خیابون .
خدا رو شکر اونروز اتفاق خطرناکی نیوفتاد اما درس بزرگی شد که برای عبور از خیابان باید از پل عابر پیاده استفاده کنیم اگر پل عابر پیاده نبود باید از روی خطکشی عابر پیاده عبور کنیم اما قبلش باید منتظر بمونیم تا چراغ عابر پیاده سبز بشه و وقتی دیگه ماشینی نیومد از خیابان عبور کنیم.