هر پدر و مادری خواهان داشتن فرزندی بااستعدادهای درخشان ، مستقل و درعینحال انعطافپذیر است و از اینکه نحوه تربیت آنان نتواند در شکلدهی مؤثر و مفید به شخصیت این فرزندان اثرگذار باشد، ابراز نگرانی میکند.
برخی از روان شناسان معتقدند که اگرچه ویژگیهای زیستی افراد نقش بسزایی در شکلدهی شخصیت آنان ایفا میکند، لیکن بسیاری از والدین قادرند با درک نوع شخصیت آنان، طبیعت آنان را تربیت نمایند.
لذا بر این باورند که والدین قادرند از همان ابتدا نوع شخصیت فرزندان خود را تشخیص دهند و از این شناخت بهعنوان وسیلهای در راستای کمک به آنان استفاده نموده، این کودکان را بهعنوان افرادی خلّاق و یا به عبارتی به نمونهای سالم در نوع شخصیتی خود مبدّل سازند.
.
انـواع شخصیت
حساس
این نوزادان، کودکان و یا حتّی بزرگسالان بسیار حسّاسی هستند و فطرتاً گرایش زیادی به ترسو یا مضطرب بودن دارند. این افراد مصداق کاملی از انسانهای ترسو و خجالتی نیستند ، چراکه در خانه برخلاف محیطهای اجتماعی از رفتار خوبی برخوردارند. به بیانی دیگر ظرفیت آنان محدود است. درنتیجه با این کودکان لازم است بهگونهای آرامشبخش رفتار کرده و برای آموزش رفتارهای مطلوب به آنها، گامبهگام پیش رفت. اگر ما به یک چنین کودکی، از طریق ایجاد محیط پرورشی صحیح و امن کمک کنیم، پیشرفت زیادی نشان میدهد و اعتمادبهنفس و شهامت لازم را کسب مینماید. ولی در مقابل اگر ما در برابر آنان تسلیم شویم، از آنها افرادی ترسو و مضطرب با گرایش زیاد به افسردگی ساختهایم.
.
جسور و فعّال
این کودکان نسبت به کسب درون دادهای حسی تمایل و اشتیاق زیادی نشان میدهند و با گشتن در محیط اطراف خود سعی در دستیابی به نکات جدید دارند. این افراد ازنظر شخصیتی میتوانند دارای نگرشی منفی باروحیهای ضداجتماعی باشند و یا در مقابل قادرند رشد و پیشرفت نموده به افرادی باروحیۀ رهبری و کوشا در ایجاد شرایط جدید و یا سیاستمداری موفّق تبدیل گردند. آنان در برابر محرکهای محیطی حساسیت بسیار کمتری نشان میدهند اما باید توجه کرد که این امر به دلیل نیاز به دریافت مقادیر زیادی از محرکات است نه به دلیل بیتفاوتی نسبت بهتحقیر و یا داشتن روحی پست . با این تفاسیر ممکن است کودکان مذکور بهاشتباه پرخاشگر شناخته شوند و اگر بهجای درمان فقط بر آرام نمودن او پافشاری گردد ، قطعاً با گذر زمان به فردی پرخاشگر تبدیل خواهند شد. در برخورد با این گروه لازم است تعدادی دستورالعمل را آماده نموده ، در اختیار او قرار دهیم تا بداند انتظارات ما از او چیست و باید به این نکته توجّه شود که از تنبیه و کنار کشیدن او از جمع خودداری نماییم ، ضروری است تا با ایجاد محیطی بالنده و مناسب به پرورش او بپردازیم.
.
در خود فرورفته / کم واکنش
این کودکان توانایی بروز احساسات خود را ندارند و مایلاند در خود فرورفته به رؤیاپردازی مشغول شوند. بعلاوه در بعضی از آنان هماهنگی کمی در اندامهای حرکتی دیدهشده اصطلاحاً به تنش عضلانی کم مبتلا هستند . برای جلب توجّه او لازم است با صدای کاملاً بلند صحبت کرده و فعالیتها و حرکات بدنی زیادی ضمن صحبت با او از خود نشان داد . این گروه از کودکان در گوشهای نشسته ، چنین وانمود میکنند که با خود مشغول بازی هستند و تمایل زیادی نسبت به تنها ماندن و بازیهای انفرادی نشان میدهند. لذا چنانچه بتوانیم آنان را از عالم درونیشان بیرون بکشیم و در برخورد با دیگران فرصت فرار به آنها ندهیم ، قادر خواهیم بود افرادی بسیار خلّاق ، گرم ، دوستداشتنی و به عبارتی پرورشیافته به اجتماع تحویل دهیم .
.
لجوج و مخالف ( عناد ورز )
کودکان شخصیتی خالص و یکدست نداشته بلکه دارای مخلوطی از انواع شخصیتها هستند. امّا چنانچه بتوانیم این الگوها را درک کنیم ، قادر خواهیم بود تا برخی از راهحلها را باهم ترکیب و ملحق نماییم .
.
بیدقت
این کودکان بسیار حواسپرت هستند بهطوریکه حتّی در بعضی موارد راه همیشگی خود را هم گم میکنند، از طرفی بسیاری از آنان بهعنوان فردی با اختلال کمبود توجّه و تمرکز شناخته میشوند. این گروه از کودکان در تواناییهایی همچون طرحریزی و انجام فعالیتهای متوالی مانند به خاطر آوردن محل قرار گرفتن اشیا مشکلدارند و در سنین بزرگسالی هم هیچگاه نمیتوان روی آنها بهعنوان یک دستیار یا همکار خوب و دقیق حساب کرد، چراکه مسیرهای رسیدن به یک هدف را بهخوبی دنبال نمیکنند.
برای رفع مشکل این افراد، برخی از متخصصین امر توصیه میکنند که : «ما میتوانیم با افزایش توانایی انجام فعالیتهای متوالی از طریق اجرای یک سری تمرینهای ویژه و بدون مصرف دارو ، به آنها کمک کنیم و درنهایت چنانچه احساس نیاز همچنان وجود داشت میتوان در کودکان بزرگتر از دارودرمانی تحت نظارت متخصّص مربوطه ، استفاده نمود ».
بیش از نیمی از والدین ، متخصصین و مربّیان هنوز بر این باورند که کودکان باید تابع آنان باشند به عبارتی تمامی تلاشهایی را که در راستای تربیت آنها بکار میبرند در جهت سازگار نمودن آنان با اصول اجتماع نیست ، بلکه کودکان را بنا بر سلیقه و الگوهای شخصی خودشان پرورش داده ، بر همین اصل اجتماعی مینمایند.
به هر ترتیب باید توجّه داشت که تربیت همه کودکان با یک شیوه مشابه امکانپذیر نخواهد بود و لازم است شیوه تربیتی متناسب با نوع شخصیت هر کودک را اتّخاذ نماییم .
.
منابع :
.https://www.migna.ir